بر و بوم ایران به نام علی است؛ و این خاک شیران، کُنام علی است

سید عبدالله حسینی، به مناسبت هفته دفاع مقدس، شعر تازه‌ای سروده و آن را به شهدای جنگ تحمیلی تقدیم کرده است.

 

در ادامه شعر حسینی را با هم می‌خوانیم:

دلم تنگ تنگ است، دل تنگ تنگ

دلم تنگ تنگ است، دلتنگ جنگ

عجب لشکری داشت صاحب‌زمان

رجز خوان به آهنگ «آهنگران»

منه پا در این سرزمین بی‌وضو

که داده است بر آسمان آبرو

در این خاک، جبریل، پر ریخته است

ز عشاق بی‌باک سر ریخته است

دری باز شد رو به اردیبهشت

و پیچید در خاک بوی بهشت

دلم تشنه «مهدی باکری» است

لبالب ز تلبیه «باقری» است

رسیده‌ست چمران به امن بجیب

تمام زمین شد پر از عطر سیب

بهشت است گلدشت دهلاویه

جهان را ببینید از این زاویه

دلم باغی از داغ «بابایی» است

که پروازهایش تماشایی است

خدا «شیر شیرود» را بال داد

شهادت به او روح سیال داد

عقابی به پرواز در آسمان

سبک‌بال بابایی قهرمان

شکستند دیوار آواز را

به خاطر سپردند پرواز را

«محمد» نبودی، دلم شاد شد

ببینی که شهر تو آزاد شد

محمد! ببین، شهر خرم شده است

ببین، شرّ صدامیان کم شده است

به بنای عارف «برونسی» درود

که از عشق در جبهه‌ها می‌سرود

به «همت» به «محمود کاوه»، سلام

به مجنون، به بانه، به پاوه، سلام

شلمچه پر از روشنایی شده‌ست

ولی شعر من شیمیایی شده‌ست

شب حمله می‌کاشت بذر امید

به دل نور عمامه‌های سفید

همه چیز ارزانی عشق بود

که فصل فراوانی عشق بود

در این خاک «چمران» نفس می‌کشید

کزو مرگ هم پای پس می‌کشید

شهیدی که پل ساخت از پیکرش

شهیدی که گل کاشت در معبرش

«محمد حسینی» که فهمیده بود

شجاعانه بر مرگ خندیده بود

شهیدی که خورشید شد، نور شد

و از هیبتش مرگ مقهور شد

شهادت گل باغ را چید و رفت

گل اما به پائیز خندید و رفت

شب و شر و شحنه به پایان رسید

سرانجام فتح نمایان رسید

بر و بوم ایران به نام علی است

و این خاک شیران کُنام علی است

شهیدان عاشق سپردند جان

که ماند کنام علی، جاودان

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی