تأثير شعاير ديني بر بهداشت رواني جوانان
تلخیص مقاله :تأثير شعاير ديني بر بهداشت رواني جوانان
شهنام ابوالقاسمي
مقدمه
با پيشرفت فنّاوري و صنعتيشدن جامعة انساني و تغييرات تمدن، بر ميزان اضطراب و ديگر اختلالات رواني و جسمي افزوده شده است. همگام با پيشرفتهاي جهان معاصر در تشخيص و درمان اختلالات جسمي و رواني، ابزارها و فنون مختلفي گسترش يافتهاند كه در كاهش مشكلات مختلف مؤثر بودهاند. دركنار همة اين ابزارها و فنون تشخيصي و درماني، از ديرباز، شعاير مذهبي و ديني، ازجمله دعا، نيايش و نماز، جايگاه خود را در آرامش و اطمينان قلبي و بهداشت رواني، حفظ نموده است. حرکت در مسیر رشد ، نشانه سلامت فکر است .
از ديدگاه اسلام، معيار سلامت رواني تحت عنوان رشد بكار رفته است. اصطلاح رشد بهمعناي قائم به خود بودن، هدايت، نجات، صلاح و كمال، آمده است.
راههاي تأمين بهداشت رواني از ديدگاه اسلام
1- ایمان
يكي از آثار ايمان، آرامش خاطر است. اگر دقت كنيم درمييابيم كه انسان فطرتاً جوياي سعادت خويش است و از تصور رسيدن به سعادت، غرق در شادي ميشود. و از فكر آيندة شوم و همراه با محروميت، لرزه بر اندامش ميافتد و سخت دچار اضطراب ميشود. ايمان مذهبي بهحكم اينكه انسان يك طرف معامله است، در خصوص رفتار كه طرف ديگر معامله است، اطمينان ميبخشد؛ دلهره و نگراني از رفتار جهان در برابر انسان را زايل ميسازد و به جاي آن، به او آرامش خاطر ميدهد.
2- دعا، ذكر و عبادت
يكي ديگر از عوامل كسب آرامش و رضايت خاطر، نظام تعليم و تربيت اسلامي است. در اين نظام، يكي از روشهاي تربيتي عبادت و ذكر است. وقتي انسان بتواند در تمامي حالات و لحظات با آفريدگار دانا، سخن بگويد و از او براي غلبه بر مشكلات ياري بخواهد، بدون شك، از تنهايي بيرون خواهد آمد. نكتة مهم در اين ميان، بينشي است كه اسلام به انسان ميبخشد و آن، ارتباط مستمر با كسي است كه از همة شنوايان شنواتر، از همة بينندهها بينندهتر و از همة دانايان داناتر است؛ به انسان از رگ گردن او نزديكتر و بين قلب انسان و خود او واسطه است و اگر خوانده شود، اجابت خواهد كرد. ندهيد».
3- تحكيم مباني خانواده و بالا بردن فرهنگ آن
راه ديگر تأمين سلامت رواني براي انسانها، تأمين محيطي گرم و عاطفي براي برآورده كرده نيازهاي گوناگون رواني و جسماني است.از ديدگاه اسلام، خانواده گراميترين نهادي است كه خداوند بر آن صحه گذاشته است. پيامبر اكرمصليعليهوآله فرمود:
«ما بني في الاسلام بناء أحبّ الله عزوجل واعزّ من التزويج»؛ دراسلام هيچ بنايي ساخته نشده است كه نزد خداوند، مطلوبتر و گراميتر از ازدواج باشد.
4- بهسازی محیط
اگر اجتماع محل عرضه انواع محركهاي نفساني باشد و روابط اجتماعي بر اين اساس استوار شود، مدارهاي سازمان رواني انسانها، بيشتر براي برآورده كردن خواستههاي نفس بهكار ميافتد و سرانجام، جامعه مجموعهاي ميشود از تحريكها و برآوردهسازي خواهشهاي نفساني كه بهدليل امكانناپذير بودن برآوردهسازي نيازهايي كه جامعه به وجود آورده است، بسياري از فرايندهاي رواني، مختل شده و سرانجام، ناهنجاري و بيماري افزايش مييابد.
تخلية جامعه از خواهشهاي نفساني و غنيسازي آن به آداب اخلاقي و اجتماعي، ميتواند محركهاي مزاحم و بيماريزا را به پايينترين حد ممكن برساند. در روانشناسي، بدون توجه به اين نكات نميتوان دربارة سلامت رواني سخن گفت.
5- پيامدهاي رفتارمذهبي
كرونوبيولوژي يا زيستشناسي زمان، دانشي است كه به پديدههاي زيستي و تغييرات آنها متناسب با زمان (شب، روز، ماه و سال) ميپردازد. اين دانش در رابطه با تغييرات زيستي و ارتباط آن با زمان است. در خصوص شعاير، يكي از متغيرها اين است كه اين شعاير بايد در زمان خاصي انجام گيرند؛ براي نمونه، نماز داراي اوقات برگزاري مشخصي است.
با پيشرفت علم مشخص شده است كه استراحت و خواب درساعتهاي اولية تاريكيِ پس از وقت نماز عشا، در مقايسه با ساعتهاي پاياني شب، براي تقويت قواي جسماني و روحي، و ترميم و بازسازي در بدن «انابوليسم» بسيار مؤثر است. دراين ساعتها هورمون رشد در خون، به بالاترين ميزان ميرسد. سفارش اسلام به خوابِ اول شب و بيداري ساعات پاياني شب و تأكيد بر بيدار ماندن بههنگام بينالطلوعين يك توصيه و راهبرد بسيار مفيد براي سلامت جسميـرواني است و امثال این امور .
چگونگي اثرات مذهب و شعاير ديني و مذهبي بر روان و جسم
سيستم قشري ـ نباتي يك سيستم مغزي است كه از طريق آن، ميتوان تأثيرات مطلوب شعاير ديني را تبيين كرد. توسل به امامان، دعا، نماز، و زيارت، ابتدا توسط قشر مغز دريافت ميشوند و با توجه به نيت و قصد نيروبخشي و افزايش توانايي، اين اطلاعات در سيستم عصبي تجزيه و تحليل ميگردند و به سيستم ايمني و غدد دستور صادر ميشود كه در برابر فشار رواني يا بيماري مقاومت نشان دهد. سلولهاي دفاعي بدن، از سيستمهاي مختلف ترشح ميشوند و هريك از آنها، فعاليت خود را در اعضاي مختلف انجام ميدهند؛
برگين (1991) معتقد است كه انديشة مذهبي، به دلايل زير، تأثيرات مثبت و پيامدهاي مناسب بر وضعيت روان شناختي افراد دارد:
1. مذهب معنايي براي زندگي فراهم ميسازد (چيزي كه بتوان براي آن زيست و براي آن مرد)؛
2. اميد و خوشبيني را فراهم ميآورد؛
3. به افراد مذهبي، احساس كنترل توسط خداوند را ميدهد كه احساس عدم كنترل شخص را جبران ميكند؛
4. راه و روش زندگي بهتر را براي فرد فراهم ميآورد؛
5. هنجارهاي مثبت اجتماعي ايجاد ميكند كه خود، حمايتهاي اجتماعي را برميانگيزند.
ازسويديگر، راهكارهاي موجود در شعاير ديني و مذهبي، همچون آرامسازي و تخلية هيجاني، از راهكارهايي هستند كه باعث آرامش و كاهش دردهاي جسمي و رواني ميشوند.
برای مشاهده کل مقاله به مجله اسلام و پژوهش های تربیتی شماره 3 مراجعه فرمایید




























ارسال کردن دیدگاه جدید