مباني وجودشناختي و انسان‏شناختي روش‏هاي تربيتي انسان از ديدگاه قرآن و سيرة پيامبراعظمˆ

 تلخيص مقاله 

                          مباني وجودشناختي و انسان‏شناختي
                         روش‏هاي تربيتي انسان از ديدگاه قرآن و سيرة پيامبراعظمˆ

از ديد اسلام، جهان هستي كه مجموعه‏اي از غيب و شهادت به‏شمار مي‏رود، آفريده خالق يكتا است. جهان هستي واقعيتي متحرك است كه حركت آن هدف‌دار بوده، رو به سوي كمال دارد و آرامش و سكون خود را در جهان آخرت خواهد يافت. در اين ميان، انسان نيز در جايگاه يكي از پديده‏هاي هستي در عين حال كه تابع نظم حاكي بر هستي است، ويژگي‏هاي مختص خود را دارد. از ديد اسلام، انسان موجودي آزاد و مختار است كه مي‏تواند در وضعيت حاكم بر زندگي خود تغيير ايجاد كند و در عين حال، به دليل برخورداري از آزادي، در برابر اعمال و فعاليت‏هاي خود مسئول است. البته، آزادي مورد اعتقاد اسلام آزادي عنان گسيخته نيست، بلكه در چارچوب قوانين و آموزه‏هاي الاهي معنا مي‏يابد. همچنين انسان با بهره‏گيري از ويژگي عقلانيت خود و با آگاهي از خدا، جهان و رابطه خويش با جهان مي‏تواند خود را به مقام والايي كه شايسته آن است برساند. آنچه حركت انسان را به سوي كمال نهايي‏اش كه چيزي جز قرب به خداوند نيست، ميسر مي‏سازد و استعدادهاي بالقوة او را به فعليت مي‏رساند، تعليم و تربيت است .
تربیت در لغت به معنای رشد و نمادادن و در اصطلاح به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه موجود در او است . هدف تعلیم و تربیت , تسهیل سیر صعودی و استکمالی انسان به سوی حالت کمالی است که در خلقتش مقدر شده است . در واقع هدف نهایی تعلیم و تربیت در اسلام , رضای خدا و تقرب ذات اوست . این هدف مظاهر و ابعادی دارد که می توان آنها را به نوعی هدف های زمینه ساز نامید . این هدف های زمینه ای را می توان به صورت های گوناگون طبقه بندی کرد . تعلیم و تربیت فرد درباره مبدا آفرینش , تعلیم و تربیت فرد در مورد خویشتن , تعلیم و تربیت فرد که با جامعه بشری مرتبط است و تعلیم و تربیت فرد که با عالم طبیعت ارتباط دارد
سيرة تربيتي پيامبر اعظمˆ در خصوص كودكان
1. مفهوم‏شناسي
1 ـ 1. سيره
براي واژه «سيره» دو معناي متفاوت ولي نزديك به هم ارائه شده است. معناي اول به نوع عمل و چگونگي آن و معناي دوم، به قاعده و سبك آن اشاره دارد. در معناي اول، كليت رفتار و فعاليت‏هاي آدمي مد نظر است. در حالي كه، در معناي دوم، كه اخص از معناي اول است، به روش‏ها و قواعدي اشاره مي‏كند كه حاكم بر سيرة يا رفتار و اعمال به معناي أعم كلمه است.[68] بدين ترتيب، زماني كه از سيرة تربيتي پيامبر اعظمˆ صحبت به ميان مي‏آيد، منظور مجموعه اصول و قواعد و سبك‏هاي تربيتي منتسب به حضرت است. است.
2 ـ 1. تربيت
در لغت، واژة «تربيت»، كه از مادة رَبْوَ گرفته شده به معناي رشد و نمو كردن و افزوده شدن و بركشيدن آمده است.[69] به طور كلي، از ديدگاه نگارندگان اين سطور، تربيت امري متناظر بر اهدافي از پيش تعيين شده است و مجموعه فعاليت‏هايي را شامل مي‏شود كه با طرح و برنامه و خط مشي‏هايي معيّن، محتوايي كه مطلوب و متناسب با حال و وضع متربي باشد و آثار مطلوبي بر رفتار، كردار، اخلاق، شناخت و نگرش وي پديد آورد، از طرف افرادي كه مربي ناميده مي‏شوند، به صورت رسمي، يا غير رسمي ارائه مي‏شود.
بنا به تعريف پيش‏گفته، آنچه از سيرة تربيتي پيامبر اعظمˆ مستفاد مي‏شود، نقش تربيتي عام و خاص حضرت است؛ بدين معنا كه كليه رفتارهاي پيامبر اكرمˆ به دليل الگو بودن براي عموم مردم مسلمان، كاركردي آموزشي و تربيتي داشته، از لحاظ اخلاقي، اجتماعي، سياسي اقتصادي و معيشتي و حتي نظامي الهام‏بخش رفتار عموم مردم بوده است. در اين تعبير، سيرة نبي گرامي حالت يا نقش تربيتي عام داشته است و دارد. اما منظور از جنبه‏هاي خاص تربيتي، آن بخش از سيرة رسول اكرمˆ مورد نظر است كه اختصاصاً براي تربيت و تغيير در رفتار و اخلاق و نگرش افراد در وضعيت ويژه تربيتي تعريف شده است.
3 ـ 1. تربيت كودك
تربيت كودك بر اساس سيرة نبوي عبارت از مجموعه اقوال و افعال نبي‏اكرمˆ است كه خاص تربيت و پرورش كودكان بوده و به تعبيري كه پيش‏تر بيان كرديم، به نقش خاص تربيتي سيرة اشاره دارد
2. ميزان‏هاي تربيتي خاص كودكان در سيرة نبوي

أ. ضرورت تربيت فرزند: از قول پيامبر اعظمˆ گفته شده است كه «اگر پدري فرزندش را تربيت كند، بهتر از اين است كه روزي يك و نيم كيلوگرم طعام صدقه بدهد».[72] صدقه دادن در اسلام داراي بار ارزشي بالايي، چه از لحاظ فردي و چه از لحاظ اجتماعي است و توصيه‏هاي فراواني چه از ناحيه وحي، در آيات قرآني و چه در كلام معصومان‰ براي مسلمانان و مؤمنان ارائه شده است. اما در مواجهه با هزينه كردن جهت تربيت فرزند، از ديد نبي اكرمˆ، مرتبت پايين‏تري دارد.
ب. تأثير محيط و وراثت بر تربيت فرزند: در رواياتي از پيامبر عظيم‏الشأنˆ آمده است: «دقت كن كه فرزندت را در چه نسل و نژادي قرار مي‏دهي؛ چرا كه رگ و ريشة خانوادگي در فرزند دخالت دارد».[73] در كلامي ديگر نيز مي‏فرمايد: «هر مولودي بر فطرت الاهي از مادر متولد مي‏شود و اين پدر و مادر هستند كه او را يهودي، نصراني و يا مجوسي بار مي‏آورند».[74] دو روايت پيش‏گفته بيانگر جايگاه و اهميت مسأله وراثت و تأثير آن بر منش و خصوصيات كلي كودك و نيز آثار و پيامدهاي محيط خانوادگي بر چگونگي حالات، رفتار و انديشه كودكان است. بنابراين، ضرورت دارد تا به توصيه‏هايي كه در خصوص همسرگزيني، نحوه معاشرت و تعاملات رفتاري والدين و زمينه‏سازي‏هايي كه براي فرزنددار شدن و ضرورت‏هاي رفتاري پدر در دوران بارداري مادر و آمادگي آنها براي تولد كودك ارائه شده، توجه علمي و عملي به عمل آيد.
ج. آغاز زندگي با نداي حق: يكي از توصيه‏هاي پيامبر عظيم‏الشأنˆ به والدين در لحظات اوليه زندگي كودك اذان گفتن در گوش راست و اقامه گفتن در گوش چپ او است. توصيه‏هاي ديگري نيز درهمين زمينه از سوي نبي گراميˆ، مانند عمل تحنيك يا كام برداشتن از نوزاد، پوشاندن او در لباس سفيد، انتخاب نام نيك براي فرزند، ختنه كردن نوزاد پسر در روز هفتم تولد و صدقه دادن و تراشيدن موي سر او در همين ايام مطرح شده است كه هر كدام از آنها خواص و آثاري دارد كه در سه مقوله بهداشتي، روحي ـ رواني و اجتماعي ـ تربيتي قابل تفحّص و تأمل است.
3. مراتب نياز
در سيرة رسول معظم اسلامˆ، چه در گفتار چه در افعال، مواردي ملاحظه مي‏شود كه از توجه عميق آن بزرگوار به اساسي‏ترين نيازهاي كودك از زمان تولد وي حكايت دارد. تأمل در سبك رفتاري پيامبر با كودكان، مبيّن نيازهاي واقعي و طبيعي در كودكان است. براي مثال، و به ايجاز، مواردي از مراتب نيازهاي كودكان را كه بازتابي از سيرة حضرت هستند بيان مي‏كنيم:
1. رشد كرامت و عزت نفس در كودكان؛ 2. محبت به كودكان؛ 3. ايجاد امنيت براي كودكان؛ 4. احترام گذاشتن به كودكان؛ 5. كودكي عمل كردن و بازي با آنان؛ 6. توجه به آزادي كودكان؛ 7. نظارت و مراقبت دائم از آنان؛ 8. صادق بودن با كودكان؛ 9. عيب‏جويي نكردن از كودكان؛ 10. امر و نهي غير واقع نكردن از آنان؛ 11. عدم تبعيض ميان كودكان؛ 12. پرهيز از تنبيه بدني كودكان. مجموعه‏اي كه به اختصار بيان شد، به‏طور كلي مستخرج از رواياتي است كه بيانگر سيرة نبي‏اكرمˆ در خصوص نوع نگاه و طرز رفتار وي با كودكان است.
4. مواد آموزشي
مهم‏ترين ويژگي‏هاي تربيت نبوي از لحاظ محتوا و مواد آموزشي بوده‏انداز:
أ. سواد آموزي: مي‏دانيم نخستين كلام وحي كه بر پيامبراكرمˆ نازل شد، كلمة «بخوان» بود و پاسخي كه حضرت به جبرئيل داد اين بود كه «چه بخوانم، من كه سواد خواندن ندارم». در پاسخ رسول خداˆ به روح‏الامين، نكته‏اي بس مهم براي بشر نهفته و آن اينكه پايه پذيرش هر مسئوليت خطيري در زندگي، داشتن سواد و توانايي‏هاي مربوط به آن است. براي همين منظور هم بود كه پيامبر عظيم‏الشأن اسلام از همان آغاز رسالت خطير خود، به آموزش خواندن و نوشتن براي كودكان سفارش فرمود. «استفاده پيامبر از اسيران (جنگي) براي آموزش كودكان و گماشتتن عبداللّه‏ بن عاص در مسجد مدينه براي آموزش سواد و خط، بيانگر سيرة حضرت در توجه به آموزش و سواد در دوران كودكي است».[76]
ب. آموزش قرآن: آموزش قرآن و حكمت پس از سوادآموزي و آموزش خط مطرح شده است. آن‏طور كه تاريخ تعليم و تربيت در اسلام مشخص مي‏سازد. «در صدر اسلام در مكتب‏خانه‏ها، تعليمات مقدماتي، يعني خواندن و نوشتن و حساب ساده و اندكي شعر و تاريخ و قرآن و حديث به صورت ساده آموزش داده مي‏شد».[77] بدون شك، اساس سيرة تربيتي امامان معصوم‰ برگرفته از سيرة نبوي است. بنابراين، زماني كه امام علي(ع) به فرزند خود امام حسن(ع) مي‏فرمايد: «تعليم و تربيت تو را با آموزش كلام خدا آغاز كردم»،[78] نشان مي‏دهد كه اين مرحله آموزش از لحاظ موضوع و محتوا، پس از سوادآموزي اوليه است كه از سيرة نبي‏اكرمˆ درباره خود حضرت (حضرت علي(ع)) و نيز دربارة اطرافيان و ياران اوليه خويش گرفته مي‏شود.
ج. آموزش آداب و مهارت‏هاي اجتماعي: احاديث بسياري در اين زمينه از شيوة رفتار و نوع گفتار پيامبرˆ در زمينة چگونگي حركت و نشست و برخاست در حضور والدين، آداب غذا خوردن، مسواك زدن، رعايت نظافت فردي و اجتماعي، احترام به بزرگ‏تر، تكريم مهمان، خوش‌رويي و تبسم در مقابل ديگران، پيش سلام بودن و موارد مشابه ديگر نقل شده است كه ارائة همه آنها در حد اين مقال نيست.
د: آموزش احكام ديني: آموزش احكام دين و تفسير و تأويل آيات قرآن كه با نوعي حكمت‏آموزي نيز همراه بوده، در دوره نوجواني ارائه مي‏شده است. پيامبر عظيم‏الشأنˆ امت خود را درباره آنچه براي فرزندان آخرالزمان اتفاق خواهد افتاد، هشدار مي‏دهد و ضرورت آموزش احكام و واجبات ديني به فرزندان امت را خاطر نشان مي‏سازد.
ه‍ . آموزش و تربيت اعتقادي و عبادي: در سيرة نبي‏اكرمˆ آموزش اصول اعتقادي و بنيادي دين حنيف يعني معرفت به حق، اعتقاد به نبوّت و اصل معاد و نيز معرفت به امام و اعتقاد به اصل امامت، با توجه به تناسب موضوع و ميزان درك و توانايي فهم كودكان توصيه شده است. همچنين در زمينة تربيت عبادي روش‌هاي خاص پيامبراكرمˆ در آماده‏سازي ذهني و فكري كودكان براي برپا داشتن نماز و توجه به دعا و ذكر خداي متعالي و نيز آشناسازي كودكان با ساير فروع و عبادات ديني اهميت بسيار بالايي دارد. روش‌هاي عمل تدريجي در تربيت عبادي همراه با تشويق و ترغيب كودكان به انجام فرايض، چشم‏پوشي و تساهل در اجراي برنامه‏هاي عبادي در سن كودكي، و فراهم آوردن شرايط مطلوب و مورد علاقه كودكان به منظور عادت‏دادن آنها به انجام فرائض ديني از جمله مواردي است كه در سيرة نبي‏اكرمˆ مورد استناد است.
5. روش‌هاي تربيتي
آنچه از سيرة آن بزرگوار درباره روش‌هاي تربيتي كودكان فهميده مي‏شود، آن است كه افزون بر موعظه، به كارگيري اصولي چون ترغيب و ترهيب، ارشاد و راهنمايي، تذكر و عادت دادن كودكان به انجام فرايض و دروني‏سازي ارزش‏ها و آداب و مهارت‏هاي اجتماعي نيز مورد نظر حضرت بوده است و مربيان افزون بر والدين و معلمان و ساير متوليان در تربيت، به استفاده از آنها توصيه شده‏اند.
توصيه‏هاي تربيتي پيامبرعظيم‏الشأن اسلام، ترجمان نگرش و نگاه عميق آن بزرگوار به جهان‏بيني، هستي‏شناسي و انسان‏شناسي اسلامي است. تعليم و تربيت اسلامي، چه از لحاظ محتوا و روش و چه از لحاظ اهداف و آرمان، بر مبناي جهان‏بيني، هستي‏شناسي و آن‏گونه انسان‏شناسي استوار شده است كه دامنه معرفت را از خود تا خدا، جهان‏شناختي را از ازل تا معاد و انسان‏شناختي را از سفلا به عليا و مرتبة خليفة الاهي شكل مي‏بخشد. بنابراين، ترسيم اصول كلي كه بر مبناي جهان‏بيني، هستي‏شناسي و انسان‏شناسي در اسلام استخراج شده و راهنماي عمل مربيان تربيتي در مراحل گوناگون تعليم و تربيت آدمي واقع مي‏شود، نخستين گام در اجرايي‏كردن سيرة نبويˆ و بناي نظام تعليم و تربيت اسلامي است
 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی